کد مطلب:46357
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:98
تفسير آيه ( بسم الله الرحمن الرحيم ) را توضيح دهيد؟ آيا منظور از بابسم الله استعانت جستن به خداست ؟
آنچه كه درباره ي بسم الله لازم است بدانيم ، نكات ذيل است : 1 .ميان علماي تفسير درباره ي متعلق ( ( با ) ) ( ( بسم الله ) ) حداقل سه قول وجود دارد : بعضي ازآن ها معتقدند كه جار و مجرور ( ( بسم الله ) ) به اقول يا قل يا اقرا متعلق و وابسته است . گروه ديگري مي گويند كه جار و مجرور ( ( بسم الله ) ) جمله ي استعين واستعن وابستگي دارد .گروه سومي آن را به ابتدا متعلق مي دانند؛ مانند علامه طباطبايي و علامه خويي و ديگران ( ر.ك : علامه طباطبايي ، ترجمه ي الميزان ،ج 1، ص 17 و علامه خويي ، ترجمه ي البيان ، ج 2، ص 241 ) . بنابراين معناي ( ( با ) ) اين گونه نيست كه تنها در معناي استعانت منحصر شود؛ چنانكه در سوال مطرح شده است . 2- خواه حقيقت اسم را از نوع لفظ بدانيم و خواه از نوعذات و معنا ( مسمي ) ، مهم اين است كه بدانيم چرا به جاي ( ( بسم الله ) ) ( ( بالله ) ) گفته نشده است ؟ مفسرين درباره ي اين مسيله ، به چند نكته اشاره كرده اند : الف . اگر ( ( بالله ) ) گفته مي شد، تفاوتي ميان قسم و تيمن باقي نمي ماند ؛ از اين رو ( ( باسم ) ) گفته شد تا از قسم كه با ( ( بالله ) ) ادا مي شود، جدا گردد .( ر.ك : تفسيربيضاوي ، ج 1، ص 6، انتشارات دار الكتب العلميه ) . ب . برخي گفته اند، تقديرآيه اين است : خداوند، ما را به ابتدا كردن بدين نام ، امر مي فرمايد و مي گويدكه : ابتداي كارها به نام من كنيد كه منم آن خدايي كه مهربانم . به همين خاطرخداوند در آغاز رسالت به پيامبرش چنين امر فرمود : ( ( اقرا بسم ربك ) ) و يادرباره ي شرط حلال بودن گوشت فرمود : ( ( و كلوا مما ذكر اسم الله عليه ) ) لذادر وقت ذبح اگر به جاي بسم الله ، بالله گفته شود، گوشت حيوان حلال نخواهد بود .( ر.ك : گازر، تفسير جلا الاذهان ، ج 1، ص 15 .) بنابراين اسم درحقيقت به معناي تسميه است ؛ يعني نامگذاري كردن كارها و خداوند اين عمل را از بشر در آغاز عبادت طلبيده است . ج . استعانت دو گونه است : گاهي استعانت به ذات است كه در واقع طلب كمك در انجام و احداث فعل است وگاهي استعانت به اسم خداوند عز و علا است كه در حقيقت طلب مساعدت در اعتبار كار است ؛ زيرا كار بدون ذكر نام او، كار عبثي است . چون هر دو نوعاستعانت وجود دارد .تعيين نوع آن با اين قيد ( اسم ) ضرورت پيدا مي كند، تااز استعانت نوع اول جدا گردد .گذشته از آن ، استعانت اولي در عبارت ( ( اياك نستعين ) ) آمده و استعانت دومي در عبارت ( ( بسم الله ) ) ظهور يافته است . ( ر.ك : ابي سعود، تفسير ابي السعود، ج 1، ص 8، انتشارات دار احيا التراث العربي ). د .برخي هم گفته اند : تبرك و تيمن با قيد ( ( الله ) ) حاصل نمي شود، بلكه با قيد ( ( اسم الله ) ) محقق مي شود؛ از اين رو در آيه ي فوق به لحاظ اين كه كار عبادت ،تبركي پيدا بكند، خداوند به بشر دستور مي دهد كه عبادت را با نام او متبرك بكنند تا شرافت و منزلت خاصي پيدا بكند .( ر.ك : آلوسي ، تفسير روحالمعاني ، ج 1، ص 54، انتشارات دار احيا التراث العربي . ه .بعضي به دوتوجيه ديگر هم اشاره كرده اند : 1 .اين گونه تعبير براي اشاره به اين است كه وقتي انسان بخواهد كاري براي كسي انجام بدهد، مي گويد : ( ( به اسم فلاني اين كار را انجام مي دهم ) ) . در محل بحث هم بشر براي توجيه كار خود، از نام خدا ( بسم الله ) بهره مي گيرد .2 .از آن جا كه قدرت بر انجام كار از خدا ناشي مي شود، عمل هم به نام خدا ( بسم الله ) صادر مي گردد، نه به نام انسان كه كاررا انجام مي دهد .( ر.ك : محمد رشيد رضا، تفسير المنار، ج 1، ص 43 ) . نتيجه اين كه ، قيد اسم در محل بي فايده نيست . فايده ي آن را مي توان از وجوهي كه بيان شده دريافت. ;
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.